ذوالقرنین کیست ؟

احتمالا در طی عمرتان نام ذوالقرنین را شنیده اید. در تورات و قرآن قسمت هایی به این فرد اختصاص یافته است. اکنون اشخاص زیادی به عنوان ذوالقرنین؛ صاحب دو شاخ یا صاحب دو امت «ماد و پارس» به عبری و عربی (به معنی صاحب دو قرن هم می توان گفت، اما تناسب کمتری با واقعیات دارد) معرفی شده اند. از جمله اینان اسکندر مقدونی (اهل سنت بر مبنای مقدمه ابن خلدون و..  بیشتر به آن اعتقاد دارند) اما به چند دلیل نمی تواند چنین شخصی نمی تواند باشد یکی هرزه زنباره و شراب خوار بودن اوست و دیگر هیچ زمان ادعایی پیامبر بودن نداشته و اصلا مشرک بوده و به خدایان یونانی معتقد بوده است. و اما شی هوانگ تی چینی دیوار چین را با ظلم و ستم ساخت و دیوارش آهنی نبود و ادعای ارتباط با خدا هم نداشت.

 و اما کوروش که در تورات با نام ذولکارنیم یا صاحب دو امت  «ماد و پارس» و هم با دو شاخ در تخت جمشید دیده شده و کتیبه ای در کنار بدن کنده کاری شده او با مضمون تشکر از خدا دیده می شود. کلمه  «یسئلون» که در بعدی آمده بیانگر نکته ای مهم است؛ سوال کنندگان؛ مشخص می کند، همان یهودیان شمال بوده اند. هر چند در مورد شاخ؛ این شاخ ها عنوان افتخاری عمومی اقوام آریایی بوده مانند آنرا در مورد وایکینگ ها و سلتها احتملا دیده اید، که در بدو مهاجرت سر گوزن را بر سر می گذاشته اند. در قرآن آیه ۸۳ تا ۱۰۰ سوره کهف ذکر شده است که ذوالقرنین در شرق در مکانی بی درخت که احتمالا ناحیه مغولستان است. در سومین لشکرکشی در سمت شمال سد داریال هم که از آهن ساخته شده و قسمت فوقانی آن از مس است و رود سایروس «به یونانی کوروش» هم نزدیک آن مکان قرار دارد. در غرب به آب تیره و گرم یا  «عین حمئه» که ممکن است نفت یا دریای مدیترانه باشد؛  رسید.

با توجه به این شواهد ذوالقرنین کوروش بوده است از آنجا که او اول به بابل و لیدی حمله کرد و سپس در شرق سکا و بعد از شمال با قسمتی دیگر از سکا ها؛  نام او به همین عنوان در تورات و شواهد تاریخی همه از این حکایت می کند کوروش همان ذوالقرنین است. 

منابع . امپراتوری صحرانوردان رنه گروسه، آریایی ها گوردون چایلد ، ایران قبل از اسلام رومان گیرشمن، اطلس تاریخی جهان کالین مک آیودی و تاریخ هرودتس ، تاریخ تمدن هنری لوکاس و ... .

کلمات قدیم شیرازی

   اینستاگرام وبلاگ :shirazemo@

کلمات عامیانه زیادی در شیراز قدیم وجود داشت که اکنون کاربرد و استفاده ان ها در سطح شهر کمرنگ شده است. اکنون می خواهیم شما را با تعدادی از آن ها اشنا کنیم: 

آجوه کردن به معنای ور رفتن، داچی - برادر ، کل - کوتاهی حاضل از خراب شدن دیوارهای شهرهای قدیم، تمبیدن - خراب شدن، کنتره - تار عنکبوت، جومولو - دو قلو، ناشتا - صبحانه، تِنگ - محکم، هولکی - با عجله، رمبیدن - خراب شدن، کوار - مه آلود، تارمه - دستگیره، لُمبیدن - خوردن، پَتی - برهنه، کُم - شکم، کروبر - گوشه موشه، بَرم - گودال پر از آب، اِدبار - کثیف، پیرسوک - پرستو، اُرُسی - کفش، پسین - عصر، گیاه خرفه - پرپین، سی کو - نگاه کن، قاتق - غذا، پلو - برنج، گیاه ترتیزک - شاهی، دولچه - نوعی خنک کننده آب، گوجه فرنگی پلو - استانبلی، کالش - نوعی دمپایی، سقط شدن - مردن، کاکو - برادر، تره - گندنا،  شملیز - شمبلیله، شاتاقار - خمره، تنجه - جوانه، پورمک - کپک، و ...