آینده از ان ماست !!؟؟

جای تاسف است که شیراز با این همه پتانسیل هایی را که دارد در منطقه و جهان که هیچ در خود ایران هم چنینی وضعیتی را دارد در صورتی که شهری مانند دبی با این وضعیت بد خاک و آب و هوا و فرهنگ چنین مترقی است. نمود های وضعیت بد ما تا دلتان بخواهد واضح و نمایان است. مثلا استادیوم تازه تاسیس از همان اسمش مشکل دارد تا چمنش و محوطه سازی آن. واقعا من تاکنون استادیوم با نام قومیت سراغ ندا رم شما اگر دارید به من هم بگویید و چمن آن هم به همراه استادیوم رشت بدترین ها را رقم زده اند و راجع محوطه و نمای بیرونی هم چیزی ندارم که بگویم.

نمی دانم چرا در شرق شیراز با وجود آن که زمین خالی و بزرگ فراوان و آب هم به سطح زمین نزدیک است و به آبی زیادی برای آبیاری نیست پارک بزرگی وجود ندارد و بدتر آن که هر مهمان داخلی و خارجی که به شیراز می آید از بلواری عبور می کند که ابرویمان را بر باد می دهد. عدم تیم داری تیم های شیراز هم در لیگ برتر فاجعه ای شده و در کنار سایر مسائل باعث شده هیچ شخص معروفی که می تواند با دیدن شیراز سرمایه گذاری در شیراز انجام دهد پایش به این شهر باز نشود. جام جهانی قطر کشور همسایه هم نزدیک است و شیراز بزرگ ترین شهر نزدیک قطر و ما هم بی خیال. از کمر بندی شیراز چه بگویم شبیه پاریس است ههه پاریس کمربندی پاریس درست دور پاریس و دو متر پایین تر از شهر قرار دارد تا مبادا باعث سر و صدا برای اپارتمان های اطراف شود در صورتی که در شیراز در قسمت ها ی از وسط شهر می گذرد و به جای اینده نگری و عبور از زیر  کوه ها در غرب رو به ابتکار آورده اند. شکی نیست آینده از آن ماست.... .

دولتی مهار ناپذیر با عدم هماهنگی و بی خردی.

انسان از این برخی افراد بدون فکر هم در کنارش زندگی می کنند گاهی اوقات منزجر می شود. دولت ها همیشه به افرادی نیاز دارند که دکان فکر را تعطیل کنند و با سیاست مردمشان را تحت کنترل نگه دارند. نمونه آن هم همین گرانی ها، افزایش قیمت دلار و سایر ارز ها نسبت به پول کشور است. حقیقتا دلیل گرانی ها چیست؟ آیا غیر از این است که عده ای حاضرند در هر شرایطی هر کالاهایی را خریداری کنند که حتی برخی جز نیاز های درجه دو هم نیستند. نمی دانم چرا در گرانی ها سریع مردم ما به مغازه ها هجوم می برند و خودشان باعث گرانی می شوند؛ در صورتی که اگر تصنعا گرانی ای هم از کالا های اساسی رخ دهد و مدتی مصرف نشود قیمت ها خود به خود باز خواهند گشت، چرا که فردی که کالایی را خریده نمی تواند چند ماه آن را ذخیره کند و مجبور است برای درآمد ماهانه اش هم که شده ارزان تر دهد تا کالایش به فروش رود. گله دیگری هم که می شود به رفتار اجتماعی ما داشت این است که در نخریدن ها و کلا سیاست های اجتماعی باه هم هماهنگ نیستیم. به طور مثال کمپین های متعدد برای نخریدن کالاها که عده ای از این می ترسند که قیمت ها بالاتر رود آخر چرا فکر نباید کنیم؟ مگر می شود فردی کالایی را نخرد و گران شود؟ آیا زمان فکر کردن نیست؟