موسیقی، سم شیرین
نام موسیقی از واژه یونانی موسیقا ..عربی آن غنا.. گرفته شده است. تمام افعالی که شما انجام می دهید، صداها یی که می شنوید صدای جانوران، صدای برگ ها و حتی قلب شما همه برای خود نظم و ریتمی خاص خود دارند و بدن انسان و رشته های عصبی و مغز و شنوایی انسان با آنها منطبق است اما پدیده ای قدیمی به نام موسیقی در زمان گذشته نظمی کمتر و خطری کمتر برای انسان داشت هر چند که در زمان خود هم آسیب رسان بود.
متاسفانه با منظم تر شدن آن در سده های اخیر خطرات آن بسیار افزایش یافت، چون اعصاب انسان درک و تحمل این گونه صدای مصنوعی و خسته کننده را ندارد و بعد از مدتی کار به جایی می رسد که شما تحمل صداهایی را که قبلا صداهایی عادی و ضعیف بود را نخواهید داشت و اعصاب بدن دیگر حاضر نیست آن را تحمل کند.
اما چگونه این موسیقی این قدر محبوب است؟ میتوان گفت که امروزه با دسترسی آسان و رایگان به اینترنت و حجم کم آن مجالی به انسان داده است تا آن را به راحتی دانلود کنند و عده زیادی از افراد که هیچ گونه سرگرمی نداند در فکر پر کردن اوقات فراغتشان بوسیله آن می افتند.
تخیلی مبهمی که آن به یک انسان می دهد درست مانند مواد مخدر شور و نشاطی مصنوعی که به انسان می دهد و سختی ها را به طور موقت از فکر انسان ها دور می کند اما آنها را از بین نمی برد و متاسفانه تبلیغات درستی از خطرات آن در رسانه ها ی جهان به دلیل منافع عده ای به نسبت ثروتمند صورت نمی گیرد.
آیا از خود پرسیده اید چرا بیماران مغز و اعصاب اکنون گوی سبقت را از بیماران دندان ربوده اند؟ شنوندگان این پدیده تا زمان مبتلا شدن به آسیب های آن در مقابل عدم شنیدن آن مقاومت می کنند و هم چون خدایی به آن اعتقاد دارند چون تبلیغات غلطی از جمله با موسیقی گاو ها شیر بیشتر می دهند یا گیاهان با آن رشد بیشتری می کنند و... غیره را سر می دهند این ها درست است اما گاوی که شیر بیشتری می دهد آن هم در زمان اندک و بزودی بدلیل مشکلات اعصاب می میرد.
شاید جالب باشد بدانید که فرد شنونده موسیقی آن را اغلب آن را در ذهنش تکرار می کند و نه تنها از فکر کردن مفید باز داشته می شود که خود تکرار کردن آن برای مغز آسیب رسان است و این نکته را باید تاکید کنم که هر قدر موسیقی زیباتر و با نقطه تاکیدی بیشتر باشد خطرناک تر است.