بی هویتی

داشتم فکر می کردم که چرا ما شیرازی ها بیشتر اسامی خیابان های مان را حفظ کرده ایم (در مقایسه با تهران) اما هویت ها و خوراک و محصولات سنتی و ... را در حال فراموشی قرار داده ایم. چه میوه هایی که اکنون نابود شده و بی توجه ما زندگی خود را می کنیم. در قدیم «کاهو پرک»؛ که کاهویی پهن بود را داشتیم، کمبیزه خربزه سنتی شیراز؛ و... و اکنون نوبت نابودی بکرایی است و غذاهای خوشمزه ای به نام چغور پغور (توتوبه ی) یا تو تابه ای که واقعاً چه قدر خوشمزه بود و دیزی درون قهوه خانه و در خانه هامان به کثرت مصرف می شد. اما اکنون هر غذای مضری که غربی ها در سر سفر ه هایمان گذاشتند قبول کردیم که بسیاری از آن ها بسیار مضر هستند: مثل سوسیس و کالباس، ساندویچ و ... . یادم نمی رود دیزی که در بیرون می خوردم و تلیتی هم در کنار آن صرف می کردیم که بسیار خوشمزه تر از ساندویچ و کاملاً بی ضرر بود. اکنون غربی ها به کشور متمدن و کهنی مثل ما آموزش زندگی می دهند.؟ راستی چه بر سر ما آمده است که طب سنتی خود را رها کرده و قرص و دوا هایی را مصرف می کنیم که هر کدام عوارضی بر بدن ما می گذارند. ای کاش به خودمان بیاییم قبل از اینکه فرهنگ غنییمان از بین برود. 

                                                                                         

گذشته پارک های شیراز

 اینستاگرام وبلاگ : shirazemo@

اولین پارک شیراز در نزدیک باغ صفا در سال 1345 در زمین های متعلق به نادر کاظمی، رجبعلی صراف و تعدادی خانه که در بالای فلکه گاز واقع بودند، با مساحت تقریبی 200000 هکتار به نام پارک فرحناز یا پارک شهر شکل می گیرد.. شاه روزی در هلی کوپتر بر فراز شیراز سیر می کرده که مکان حاضر را مناسب تشخیص می دهد و فردای آن روز همزوی عمده مالک عمده زمین ها سکته می کند. در این پارک برای اولین بار در شیراز، بخشی لز پارک به درخت افرا اختصاص یافت. هم چنین؛ از درختانی مانند برگ بو، نارون، توت، چنار،  ارغوان، کاج، و نخل و گیاهانی مانند آهار و جعفری برای تزیین آن استفاده شد. در روز افتتاحیه پارک؛ خود شاه حاضر می شود، بعد از دیدار از بخش های مختلف حوض بزرگ و بازی کودکان و چرخ و فلک و ...؛ دو روز در شیراز در خیابان ارم باقی می ماند. در این پارک سینما ۵۴ نفره تابستانه در همان اوایل راه اندازی شد که تا مدت هایی بعد از جنگ هم باقی بود. ترن هوایی ۵.۵ اسبی را؛ یکی از مهندسین شیرازی که بعد از پایان تحصیلات خارجه که اکنون مغازه ایشان در خیابان فردوسی است؛ در قبل از انقلاب با ۱۱۶ متر طول و سه متر ارتفاع در سال های آخر حکومت محمد رضا شاه بنا نمودند؛ که بعد از انقلاب تخریب و به جای آن مسجدی را بنا شد. 

دومین پارک شیراز به نام خلد برین یا به قول عوام پارک ولیعهد در سال 1346 در زمین های فردی به نام، محمد توکلی ؛ که دو دختر داشت و در بازارچه فیل می زیست، در 80000 هکتار تاسیس می شود. که شیوه جدیدی در ساخت آن به کار گرفته می شود و طرح پایین به بالا از شمال به جنوب را در ساخت آن استفاده می کنند. در بدو ساخت چرخ و فلکی بزرگ و به علاوه بازی کودکان؛ چندین تنقلاتی و استخری بزرگ در ضلع جنوب شرقی ساخته و پرداخته می شود، که این استخر، در سالیان اخیر تخریب و تبدیل به پایانه اتوبوسرانی شد.

قبل از ساخت این پارک، پارکی در خود فلکه ولیعهد، ساخته شده بود که در سال 1354 در سالروز جشن های 2500 ساله ستونی در آن از تخت جمشید ساخته می شود. اکنون این پارک درون فلکه تخریب و پلی بی قواره جایگزین آن شده است، که قرار بود مشکل ترافیک آن قسمت را حل کند اما این گونه نشد. درون این پارک ها درختان سایه انداز مانند افرا، نارون. مخصوصا نارو های وسط فلکه. ، نارنج،  چنار وجود داشت که زیبایی دو چندانی به آن منطقه می داد که متاسفانه اکنون ۸۰ درصد آن ها به خاطر پلی بی قواره از بین رفت. 

سروان دهقان کیست؟

 آدرس  ما در اینستاگرام  : shirazemo@

دکتر دهقان؛ پزشک، ساواکی و ثروتمند معروف، متولد 1325 در کازرون است و از فامیل های دکتر قربان بودند. او در اوان جوانی با همسرش افسانه ازدواج می کند و حاصل این ازدواج سه فرزند به نام های افسر، مهران و مهرزاد می باشد. او پس از سپری کردن دوره پزشکی خود و طبابت در ابتدای خیابان سعدی طبقه فوقانی گاراژ ایران پیما تصمیم به مداوا زندانیان برای دولت می گیرد. ایشان قبل از این جغرافیا وتاریخ راتدریس می کرد. بعد ها کمکم به شکنجه گری روی می آورد زیرا ایشان بلند قامت و از نظر فیزیکی شرایط خوبی را داشتند و پزشکی را در خدمت شکنجه گری قرار می دهد. او دوران نظامی و آموزش های شکنجه گری خود در شیراز و تهران (مخصوصاً شکنجه گری با دستگاه آپولو) از سال 1343 کار خود را آغاز می کند و در این مدت افراد مشکوک و انقلابی زیادی را در زمین های متعلق به خودش در فلکه ستاد در ساختمان ساواک مورد شکنجه قرار می دهد. او از بانیان تاسیس برق شیراز و از سهام داران و موسسان کارخانه سیمان شیراز در جاده بوشهر بود. بیش از ۳۵۰ سند از املاک او در شیراز و اصفهان و تهران باقی است. تمامی زمین های کشن، بیشتر زمین های جاده بوشهر، قسمت هایی از از زمین های خیابان زند، باغ جنت، زرهی .. که به بلوار دهقان معروف بود..، و جهاد کشاورزی در پل باغ صفا و قسمتی از وصال و ... متعلق به خودش بود. او هم چنین بسیاری از زمین های جاده بوشهر را 300 متر سیصد متر به کارگران کارخانه سیمان می دهد و باغ جنت که متعلق به مشیر الدوله مربوط به دوره قاجار بود را خریداری می نماید.

او بعد از انقلاب به اسرائیل و سپس به ایالات متحده می رود و در آن جا به تصرف زمین هایش توسط دولت ایران معترض می شود. و مخصوصاً زمین دفتر رهبری که قسمتی از آن متعلق به ایشان بود و صریحاً بیان می دارد، که نماز هایتان در زمین غصبی است و مورد قبول واقع نخواهد شد. پول اندکی که معادل پول یک متر الان آن است به حسابش ریخته می شود. او تلاش می کند که به شیراز بیاید. او می آید اما با وجود نام جعلی خود در شیراز دستگیر می شود و به زندان می افتد. سرنوشت ایشان اکنون نامعلوم است.

رستوران یا کاباره تاچارا

آدرس ما در اینستاگرام :shirazemo@

چه حکایتی داشت حقیقتاً .  آقای قلم فرسا وکیل پایه یک دادگستری؛ در سال 1347 اگر آن را تاسیس کرد. کارمندان صنایع بعضی شان پاتوق ثابت آن ساختمان دو طبقه بودند. این ساختمان در تراسش میز و صندلی قرار داشت و چراغ های آویزانی از تراسش معلق بودند. در آن زمان برق در آن مناطق به قولا تا صد فرسخی آن ور ها نبود. اما این ساختمان تا دم صبح صدای دینگیل دنگولش تمامی نداشت.

مردم محله با حسرت برق دار شدن همیشه به اونجا خیره بودن. ولی لا مصب چه جای باصفایی بود. اون موقع دورتادورش پر از درخت و آب و هوای عالی ای داشت زمین رو باز آن هم بزرگ بود و در حدود 500 600 نفر ظرفیت داشت. غذاهاشم خیلی خوب بود. حیف که خرابش کردن. خدا ازشون نگذره اکنون این ساختمان به پارک علوی و ساختمان های شخصی تبدیل شده است.