یادش بخیر آن دوران. چه چیز ها که تغییر نکرد. دیر زمانی قبل چه بناهایی بود که هر دولتی قسمت از میراث مان را بر باد فنا داد. چه تعداد آب انبار که نابود شد. میدان توپخانه که در دوره پهلوی دوم نابود شد و به صورت دو خط نود درجه بود. کوره ها که دو نوع بودند کوره های مدور و بلند و مکعبی و کوتاه که در بلوار مدرس و دروازه کازرون چندین نوعش در آن دوران باقی بود. چه حیوان هایی که در گذشته در حومه شیراز پرسه می زدند تا همین شصت سال پیش گراز در دروازه کازرون شب ها رژه می رفت و روباه و گرگ در حوالی تاچارا مشغول زندگانی بودند. در همان حوالی عکاسی ها یی مانند اورانوس، رکس و ستاره در زمان رونق شان موجود بود. زمانی که رستوران های زیر زمینی سینال، درویش رو به روی پارک آزادی رونقی داشت. زمانی که پالوده بند معروف شیراز آن دوران و از اعقاب داش آکل با نام شکر ریز که قمار باز معروفی هم بود پاساژی به نام داش آکل را در خیابان لطف علی خان تاسیس کرد. زمانی که کار فراوان بود و زمان مراجعه برای کار لیستی از کارخانه ها و اماکن به شما ارائه می شد و شما هم با ناز یکی را انتخاب می کردید. زمانی که دریاچه نمک تفریگاهی برای شیرازی ها بود و خانواده زیادی روزانه به آن مکان می رفتند. یادش بخیر و نامش گرامی.